آقا منم گدای قدیمی این درم
عمریست گرد کرب و بلایت کبوترم
خوبم شناختید منم بی حیا گدا
رزق از شما گرفتم و بر بام دیگرم
من آبروی نام شما برده ام ولی
گویند مردمان که در این خانه نوکرم
ای عاشقان صدای دل زار بشنوید
من از تمام خلق جهان بی وفا ترم
من هجر یار دیده ام و زنده ام هنوز
این شرط عاشقی نبود خاک بر سرم
بیچاره عاشقی که نرفته است کربلا
بیچاره تر کسی که نمرده است در حرم
حق با شماست اذن وصالم نمی دهید
اما دگر نوای دلم را کجا برم
آقا مرا نگاه بکن گرچه با غضب
دستی به غیر دست شما نیست بر سرم
گر یک نفس ز عمر من خسته مانده است
نام حسین می رسد از آه آخرم
نظر |